تعبیر خواب آفتاب
Dream Interpretation دوشنبه 1 فروردين 1401 بازدید: 117

آفتاب


حضرت دانيال گويد: آفتاب درخواب، پادشاه است، يا خليفه بزرگوار. اگر بيند كه آفتاب را از آسمان فرا گرفت، يا وي را به ملك خويش گرفت، دليل كه پادشاهي و بزرگي يابد، يا دوست و مقرب پادشاه گردد. اگر بيند كه خود آفتاب شد، دليل كند كه بزرگي و حشمت يابد. اگر بيند ه با آفتاب به جنگ بود، دليل است كه پادشاه با او جنگ و خصومت نمايد. اگر ديد كه در جايگاه آفتاب يا جايگاه ماه مقيم شد، دليل كه پادشاه گردد و مملكت بر وي مقيم گردد و قرار گيرد. اگر بيند كه نور آفتاب بستد، دليل كه مُلك از پادشاه بزرگ بستاند. اگر بيند كه آفتاب را فرا گرفت، ليكن نه از آسمان و نور و شعاع نداشت و تاريك و تيره هم نبود، دليل است كه از غم ها فرج يابد. اگر ديد آفتاب تيره و تاريك بود وبه جاي خويش نبود، دليل است كه پادشاه محتاج كارهاي وي شود. محمدبن سيرين گويد: آفتاب درخواب، پادشاه بزرگوار بود و ماه وزير او و زهره زن پادشاه و عطارد دبير پادشاه و مريخ پهلوان پادشاه و ستارگان ديگر لشگر او بود. جابر مغربي گويد: آفتاب در خواب، پدر بود و ماه مادر بود و ستارگان ديگر لشگر پادشاه بود، چنانكه حق تعالي در كلام خود در قصه يوسف ياد كرده است. و هر زيادت و نقصان كه در آفتاب و ماه بيند، دليل بر پدر و مادر و برادران بود. اگر بيند كه آفتاب روشن و پاكيزه برآمد و در خانه وي تاخت، دليل كند كه از خويشان خود زن خواهد. اگر بيند كه ابر يا چيزي ديگر نور آفتاب را بپوشانيد، دليل كه حالا بر پادشاه، مقرب گردد و احوالش بد شود، خاصه وقتي بيند كه افتاب منكسف گرديد. اگر بيند كه آفتاب از تيرگي روشن شد، دليل كند ه پادشاه بيمار گردد، ليكن زود بِه شود. اگر بيند كه بر جرم آفتاب رسن يا رشته اي فروهشته بود و او دست بر آن رسن زد، دليل كه از پادشاه او را قوت و ياري بود. اگر بيند كه آن رسن بگسيخت و او بيفتاد، دليل كه از بزرگي و منزلت بيفتد. اگر بيند كه آفتاب از تيرگي روشن شد، دليل كند كه گناه يا خطائي از او ظاهر گردد. اگر بيند كه آفتاب يا ماه و جمله ستارگان در يك جا جمع شدند و او جمله را بگرفت و نور ايشان بستد، دليل كه پادشاهي جهان بگيرد و پادشاهان جهان جمله مطيع او شوند. اگر بيند كه آفتاب و ماه و ستارگان را بگرفت و همه تيره و سياه بودند، دليل كند كه بيننده خواب هلاك گردد، خاصه كه ظالم ستمگر بود.ابراهيم كرماني گويد: اگر بيند كه در ميان آفتاب، نقطه سياهي بود، دليل كند كه پادشاه از جهت ملك دل مشغول بود. اگر بيند كه دو آفتاب را با هم جنگ و خصومت بود، دليل كه دو پادشاه را با هم جنگ و خصومت افتد. اگر بيند كه آفتاب و زمين هيچ نور نداشت، دليل بود كه پادشاه آن ديار مغرول گردد و از مملكت بي بهره ماند. اگر آفتاب را به دست خويش ديد، سياه گرديده، دليل كه پادشاه را غمي بزرگ رسد و او را پادشاه از دنيا رحلت كند و عامه مردم را غم و اندوه رسد. اگر بيند كه ابر آفتاب را و ستارگان را همي پوشانيد، دليل كه پادشاه و لشگرش از پيش دشمن به هزيمت شوند. اگر بيند ه افتاب همي پرستيد، دليل كه با پادشاهي بزرگ مقرب گردد. اسماعيل بين اشعث گويد: اگر كسي ديد بر فلك نشست و روي به آفتاب كرد، پس ديگر، روي با آفتاب بگردانيد، دليل كه آن كس نخست كافر بوده، پس مسلمان گردد و به عاقبت كافر گردد. اگر بيند كه آفتاب بلرزيد، دليل بود كه پادشاه آن ديار را به جهت چيزي جزئي رنجي رسد، از جائي كه اميد ندارد. اگر بيند كه آفتاب با وي سخن گفت، دليل كند كه از پادشاه جاه و حشمت و بزرگي يابد. حضرت امام جعفر صادق فرمايد: تاويل ديدن آفتاب بر هشت وجه بود. اول: خليفه، دوم: سلطان بزرگ، سوم: رئيس، چهارم: عاملي بر زاد، پنجم: عدل پادشاه، ششم: منفعت رعيت، هفتم: مرد زن و زن را شوي، هشتم: كار روشن و نيكو. و اگر بيند كه آفتاب را سجده كرد، دليل كه سلطان او را بنوازد و مقرب خود گرداند و كار وي بالا گيرد و عدل و انصاف و امير آن ديار پديد آيد. و شعاع آفتاب به خواب ديدن، ضدّ آن بود كه گفتم.
لطفا نظر خود را درباره مطلبی که خوانده‌اید، بنویسید...
کپی از مطالب این سایت تنها با ذکر فاتحه رایگان است
کدنویس و بهینه ساز سایت: سيادت   Natilos.ir © 2024 - 2015
V 9.8