سوگیری شناختی معنا انگاری چیست؟ مگه میشه اتفاقی باشه؟
معنا انگاری نوعی سوگیری ذهنیست که در آن ذهن تصور میکند همه اتفاقات جهان معنادار هستند. این ارزیابی سادهاندیشانه همه رویدادهای بدون نظم و تصادفی را که در زندگی ما رخ می دهد نادیده میگیرد. هر روز هزاران اتفاق را تجربه می کنیم، می بینیم و می شنویم و حتی خیال میکنیم.
هیچ بعید نیست از سرتصادف محض ، بسیاری از این رویدادها پشت سر هم ردیف شوند.
واقعیت این است که ما در احتمالات بسیار ضعیف هستیم. مغز ما در انجام وظایف خاصی مثل تشخیص الگو مهارت زیادی دارد، ولی درک ذاتی ما از احتمالات افتضاح است. ما به ویژه در مورد اعداد بزرگ سخت مشکل داریم. به نظر می رسد در مورد اعداد کوچک ، نوعی دریافت درونی در ما شکل گرفته است .اما با اعداد بزرگ تنها به زبان انتزاعی ریاضیات می توانیم طرف شویم.
این ناواردی به ریاضیات یا ضعف درک قدرت آماری تصاعد های هندسی به تعدادی سوگیری شناختیِ ناشی از احتمالات منجر میشود ۰ مثلا وقتی به نظر می رسد دو رویداد با هم اتفاق می افتند ، معمولاً این همزمانی توجه ما را به خود جلب می کند ، در همان حال به نظرما هم رخدادی صرف ، بسیار بعید و غیرمحتمل می رسد .غیرمحتمل دانستن هم زمانی باعث می شود بعضی افراد به این نتیجه برسند که چیزی به اسم هم رخدادی اتفاقی (شانسی) وجود ندارد و هر چیزی که اتفاق می افتد دلیل (معنا وبرنامه ای حساب شده) دارد.
برای مثال خواب دوستی را می بینید که ده سال از بی خبرید ، در روز بعد به شما تلفن میزند .چنین اتفاقی به تنهایی شگفت انگیز به نظر میرسد ولی واقعیت این است که اگر چنین همزمانی هایی هرگز اتفاق نمی افتاد ، آن وقت غیرمعمول و مستلزم توضیح بود.
ما اغلب این واقعیت را نادیده میگیریم که مردم زیادی در دنیا زندگی می کنند ، مثلاً در شهری که یک میلیون نفر جمعیت دارد ، باید هر روز یک همرخدادی با احتمال وقوع یک میلیون به یک برای یکی از ساکنان این شهر اتفاق بیفتد. چنین داستانهایی به علت ماهیت جذاب و تاثیرگذار خود به احتمال زیاد به سرعت دهان به دهان پخش میشود. در نتیجه احتمال زیادی دارد که هر از گاهی داستانهایی از همزمانی های بعید و دور از ذهن بشنوید.
این موضوع در مورد مغالطه بخت آزمایی هم صادق است. مغالطه بخت آزمایی ما سوال خود را اشتباه مطرح می کنیم ، مثلاً میپرسیم "شانس برد جان اسمیت در برخی آزمایش چقدر است؟" و چون شانس او ، برد یک به صدها میلیون است وقتی در بخت آزمایی برنده میشود ، فکر میکنم این اتفاق ممکن نیست فقط یک تصادف ساده باشد .در حالیکه سوال صحیح این است که "شانس برنده شدن یک نفر در بختآزمایی چقدر است؟" و جواب این است که چنین احتمالی مساوی با یک است .( ۱۰۰ درصد)
در هر بخت آزمایی در هر چند هفته ، یک نفر برنده میشود که در نهایت یک نفر برنده لاتاری میشود یک قطعیت آماری است.
ناتوانی ما در درک احتمالات به قانون اعداد بزرگ برمیگردد. درک شهودی احتمال اعداد بسیار بزرگ برای ما بسیار سخت است.
مثلاً جواب این سوال که احتمال اینکه یک نفر دو بار برنده بخت آزمایی شود چقدر است؟ از نظر ما نزدیک به صفر( یک به صدها میلیون) است.
ولی اگر همه افرادی که در همه به مسابقه های بخت آزمایی شرکت میکنند در نظر بگیریم ، احتمال اینکه یک نفر دو بار برنده یک بخت آزمایی شود نسبتاً زیاد است.
در واقع این اتفاق به طور مرتب رخ میدهد این ما هستیم که احتمال وقوع تصادفی رویدادها را دست کم می گیریم.
ذهن فریبکار شما
▪️تئوری توطئه
▪️مغالطه مگه میشه اتفاقی باشه ؟
▪️سوگیریهای شناختی
▪️امید ریاضی حیات
▪️خوشه انگاری
▪️۱۱ سپتامبر
▪️خلط همبستگی و علیت
▪️سیاست و تصادف