دلیل عزل قاضی توسط امام علی/جنس حساسیتهای حضرت در باب قضاوت
امام علی(ع)، ابوالاسود دوئَلی را که از مشایخ بزرگ بصره و از یاران نزدیکش بود به امر قضاوت در کوفه منصوب کرد. همان روز در حالی که ابوالاسود مشغول قضاوت بود، امام از کنار مسجد عبور کرد.
رحمتاله بیگدلی
این یادداشت را در پاییز سال ۱۳۸۹ در مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران، وقتی مشاهده کردم که یک قاضی چگونه به مراجعهکننده توهین کرد در همانجا نوشتم و همان زمان منتشر کردم که بازتاب وسیعی داشت.
امام علی(ع)، ابوالاسود دوئَلی را که از مشایخ بزرگ بصره و از یاران نزدیکش بود به امر قضاوت در کوفه منصوب کرد. همان روز در حالی که ابوالاسود مشغول قضاوت بود، امام از کنار مسجد عبور کرد.
وقتی علی(ع) به دارالحکومه برگشت، بیدرنگ کسی را به مسجد فرستاد. فرستاده حضرت در قاب درِ مسجد ایستاد و فریاد زد: «اَجِبْ مَولاک؛ مولایت را اجابت کن.»
ابوالاسود، برخاست و خود را به دارالحکومه رساند.
علی(ع) به او گفت: «از اين ساعت، تو قاضی کوفه نیستی.»
مات و مبهوت پرسید: «خیانت کردهام یا جنایت؟»
امام گفت: «هیچکدام.»
پرسيد: «مرا که شیخ بصریها بودم به کوفه خواندی و سمت قضا دادی. اكنون به کدامين جرم مسند قضا را از من كه نه خیانت کردهام و نه رشوه گرفتهام و همۀ عمر تو را مدح گفتهام، میگیری؟
امام(ع) گفت: «از کنار مسجد میگذشتم. إنِی رَأیتُ کَلامَکَ یَعلُو عَلَی کَلَامِ الخَصمِ؛
تو را دیدم که صدایت بلندتر از صدای متهم بود. والسلام.»
ابوالاسود دوئَلی که یکی از بهترین یاران امیرالمومنین بود، تنها قاضی حکومت علی(ع) بود که در همان روز اول قضاوت عزل شد!
اعیانالشیعه، ج ۷، ص۴۰۳
الحیاة، محمدرضا حکیمی
ابوالأسود دوئلى که بود؟
ابوالأسود دوئلى از شخصیتهاى برجسته و جلیلالقدر عالم اسلام و جهان تشیّع و از یاران خاص امیرالمؤمنین(ع)، فقیهی بزرگوار، بنیانگذار علم نحو، صاحب تالیف در علم کلام، قرآنشناسی بزرگ و اولین اعرابگذار قرآن، ادیب و شاعری چیرهدست و مجاهدی کمنظیر بود و در جنگ جمل و صفین و نهروان در نهایت فداکاری و ایثار در رکاب امام علی(ع) جنگید.
در باره شخصیت او گفتهاند که وی از مشایخ بصره و سادات تابعين و اعيان آنها و در رأى و عقل، اشدّ و اكمل رجال بوده است.
ابوالأسود خیرخواه امام علی(ع) بود و از باب «النَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِينَ؛ خیرخواهی و انتقاد سازنده برای پیشوایان مسلمین» نارساییهای برخی کارگزاران را به امام(ع) گوشزد میکرد؛ به عنوان مثال زمانی که متوجه خیانت یکی از فرمانداران امام علی(ع) به بیتالمال شد به امام(ع) گزارش کرد و فرار او را نیز به سمع امام رساند. امام(ع) در پاسخ نامه ابوالاسود از او خواست که جریانات منطقه را به او برساند و خطاب به او فرمود: «كسى همانند تو، خيرخواه امام و امت است و امانتگزار و راهبر حق، ... مرا از آنچه آنجا مىگذرد و نظر در آن موجب صلاح امت است مطلع كن كه تو شايسته اين كار هستى و اين تكليف واجب تو است.» (طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۶، ص۲۶۷۸)
ابوالاسود از جمله کسانی بود که بعد از جنگ صفین از امام علی(ع) خواست که داوری حکمیت را به او بسپارد، ولی مخالفان به داوری او رضایت ندادند!
داستان دیدار ابوالاسود دوئَلی با معاویه پس از شهادت امام علی(ع) و افتادن خلافت به دست معاویه و در اوج قدرت معاویه و اظهارات او در تجلیل از امام علی(ع) نشانگر نهایت ارادت او به امیرالمؤمنین(ع) است. بعد از صلح امام حسن(ع) و در زمان قدرت مطلق معاویه در دیداری، معاویه از او پرسید: «تو به نتیجه داوری در صفین اعتراض کردی، هرگاه داوری آن روز را به عهده تو میگذاشتند، چگونه داوری میکردی؟»
ابوالاسود با شجاعت تمام پاسخ داد: «هزار نفر از مهاجران با اولادشان و هزار نفر از انصار با اولادشان را گرد هم میآوردم و به آنها میگفتم: ای گروه انصار و مهاجر، از علی و معاویه کدامیک شایسته خلافتاند؟
آیا آزادشدهای که مسلمانان او را در حال کفر، اسیر کردند و آزاد ساختند، یا مردی از مهاجران که دین و حقیقت به وجود او مباهات میکند؟!»
امام علی(ع) چنین شخصیت دانشمند و مجاهدی را با این دلیل که جوهره صدای تو بلندتر از جوهره صدای متهمان است در همان روز اولِ نصب، عزل کرد و نکته جالب هم این است که ابوالاسود نیز مبنا و دلیل عزل خود را پذیرفت و هیچ اعتراضی بهآن نکرد!
آری، در نظام قضایی علوی، دانشمند، فقیه، قرآنشناس و مجاهد نامداری چون ابوالاسود دوئَلی فقط بهدلیل بلند بودن جوهره صدایش از صدای متهم آن هم در همان روز اول انتصاب از مقام قضاوت عزل میشود تا چه رسد به مسایل دیگری مانند ارتشاء و اِعمال نفوذ و توهین بهمتهم و شکنجه و آزار وی و... که حاشا و کلا که در نظام قضایی علوی چنین خطاهای نابخشودنی روی دهد و امام علی(ع) از کنار آنها با دیده اغماض عبور کند!
#قضاوت_علوی
#اکبر_طبری
#سعید_مرتضوی
#غلامرضا_منصوری
#بیژن_قاسمزاده