چرا رنسانس اسلامی بعد از نیمقرن همچنان عاجز از حل مسئلۀ حجاب شده؟
رنسانس اسلامی که در دهۀ چهل در ایران شکل گرفت، نوید جامعهای مترقی، مدرن و پیشرو را میداد. اسلام مدرنی که درحال شکلگیری بود، جامعهای را بنا مینهاد که مناسبات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و قضایی آن یک سر و گردن از سوسیالیسم شرق و سرمایهداری غرب بالاتر میایستاد.
جامعهای سرشار از عدالت، مساوات و برابری؛ نبود تبعیض و استثمار؛ مملو از احترام به کرامت و ارجنهادن بر فضیلتهای انسانی؛ قرار گرفتن زن در جایگاه والای انسانیاش، همان جایگاهی که در غرب علیرغم همۀ ادعاهایش، از زنان دریغ شده بود و بسیاری از آرمانها و رویاهای دیگر.
چهکسی ممکن بود باور کند که پنجاه سال بعد، بزرگترین مسئلۀ آن نظام حجاب باشد؟ چهکسی میتوانست باور کند که نظامی که قرار بود شرق و غرب را بچالش بکشد، بعد از پنجاه سال هنوز از حل مسئلۀ حجاب عاجز مانده باشد و با چماق میخواهد آنرا حل کند؟