اخلاق نسبی | ارزش ها و رذایل اخلاقی نسبی هستند یعنی چه؟
۳ نوع دیدگاه فلسفی در مورد اخلاق وجود دارد:
۱_ فضیلت گرا ( ارسطو پرچمدار آن است ): به طور عامیانه یعنی کارهایی مثل دروغ گویی، خیانت و... بد است و نباید انجام داد و کارهایی مثل پاکی، شجاعت، راست گویی و... خوب است و باید انجام داد
⭕️ ارزش ها و رذایل اخلاقی نسبی هستند یعنی چی؛
▪️۳ نوع دیدگاه فلسفی در مورد اخلاق وجود دارد:
۱_ فضیلت گرا ( ارسطو پرچمدار آن است ): به طور عامیانه یعنی کارهایی مثل دروغ گویی، خیانت و... بد است و نباید انجام داد و کارهایی مثل پاکی، شجاعت، راست گویی و... خوب است و باید انجام داد
۲_ وظیفه گرا( کانت پرچمدار آن است ): به طور عامیانه یعنی مهم نیست چی خوب است و چی بد است، ما باید وظایفی که به ما محول شده است را انجام بدهیم و این خوب است، مثلاً خلبانی که باید بمباران مناطق مسکونی را انجام بدهد، خوب بودن عمل او در انجام دستور مافوق اوست و اگر از انجام آن دستور سرپيچی کند، کار بدی را انجام داده است
۳_ پیامدگرا ( ویلیام جيمز پرچمدار آن است ): به طور عامیانه خوبی و بدی یک عمل به نتیجه ای که می انجامد بستگی دارد، به عنوان مثال دزدی یک کار بد است ولی اگر یک فرد فقیر برای نجات جان همسرش دزدی بکند و او را از مرگ نجات بدهد، اتفاقاً کار بسیار خوبی هم انجام داده است
❌ اخلاق نسبی است یعنی چی؛ یعنی فضیلت ها و رذایل اخلاقی همیشه و در همه ی مکان ها و همه ی زمان ها ثابت نیست [ مثال ساده: یک زمانی برده و کنیز داشتن فضیلت و فخر بود ولی امروزه نیست، یا مثلاً قبلاً تعدد زوجه فضیلت بود و امروز نیست و... ]
⚠️ البته این موضوع به منزله ی نبود قواعد کلی نیست و نباید برداشت شود که تعادل در تشخیص خوبی و بدی وجود ندارد ( بلکه باید استثنائات را را جدا کرد و تغییرات زمانی را نیز لحاظ کرد )، مثلاً دروغ گفتن در اسلام بد تلقی شده است ولی در همان اسلام در چند مورد مثل اسرار نظامی، گفتن دروغ را کاملاً جایز دانسته است یا مثلاً ممکن است در یکسری ادیان الهی بخاطر یک قوم و یک زمان، دینی از طرف خداوند برای آن زمان و مکان نازل شده باشد و در پیدایش پیامبرهای بعدی آن ارزش ها کاملاً تغییر کرده باشد و دیگر موضوعیت نداشته باشد ( مثلاً مسیحیت و یهودیت که فقط برای یک زمان خاص و یک قوم خاص، خداوند یکسری قوانین را برای اجرا به آنها محول کرده بود ولی آنها عنصر زمان و مکان را گم کرده و پیرویدن به آخرین دین که آخرین برنامه الهی برای انسانهاست سر باز زدند ) [ در خود اسلام شیعی هم احکام اولیه و ثانویه داریم که احکام اولیه همیشه ثابت است ولی احکام ثانویه می تواند باتوجه به زمان و مکان در صورت لزوم تغییر بکند ]
? نسبی بودن برخی احکام از زبان قرآن کریم؛
? إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه:خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیرِ خدا بههنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آنکس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست؛ (و میتواند برای حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است.)[بقره–۱۷۳]
?یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ...إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً
ترجمه:افراد با ایمان نباید کافران را به جای مؤمنان به عنوان دوست و سرپرست خود انتخاب کنند... مگر اینکه از آنها تقیه کنید [آل عمران–۲۸]