(به نقل از یکی از علما):
در مجلسی که به وسیله حروف و نعلبکی احضار روح می کردند شرکت کردم اما اصلا نتوانستم باور کنم که این روح است که دارد نعلبکی را روی حروف حرکت می دهد و مرتب از او سؤال می کردم که آیا شما جن هستید. و او جواب می داد نه. آیا روح می تواند به این راحتی از عالم ملکوت پایین بیاید یا اینکه کسی که احضار شده بود در حقیقت یک جن بود ؟اضافه می کنم که او بعضی سوالها را اشتباه جواب می داد و همچنین نمی توانست سؤالی را که در ذهن ما بود و بر زبان نمی آوردیم را جواب درست بدهد؟
ادله مختلف فلسفی، حسی و تجربی بر اثبات وجود روح اقامه شده است. هم چنین نمی توان امکان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمی برای افراد خبره در این کار، انکار کرد. از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امکان این موضوع ثابت می شود، ولی سخن در این جا است که تنزّل دادن مسأله ای به این مهمی تا آن جا که هر کس برای سرگرمی و تفریح نعلبکی یا استکان یا میز گرد چرخانی درست کرده و مشتی مرد و زن و کوچک و بزرگ دور آن جمع شوند؛ یکشب روح بوعلی سینا را حاضر کنند و شب دیگر مزاحم زکریّای رازی گردند و شب سوم انیشتاین را حاضر کنند و...گل بگویند و گل بشنوند و از تاریخ زایمان خانم گرفته تا صحت و بطلان مذاهب و ادیان و مکتب های فلسفی سخن به میان آورند و آن ارواح نیز برای این که خاطر خطیر سؤال کنندگان مکدّر نشود و از آنها نرنجند، طبق میل و علاقه آنها پاسخ دهند و...؟!
البته ارتباط با ارواح را به عنوان یک واقعیت می توان پذیرفت؛ ولی نباید از نظر دور داشت که این مسأله مورد سوء استفاده عده زیادی قرار گرفته و یک واقعیت با هزاران اوهام به هم آمیخته شده است. ازاین رو از میان هزاران مدّعی شاید تنها یکی راستگو باشد.
برای نمونه شما از آن روح سؤال های کلی که پاسخ آن امکان تطبیق بربسیاری از جزئیات را دارد نپرسید و بر پاسخ به سؤالات خصوصی خود اصرار ورزید؛ مثلاً اسم چند تن از دوستان خود را در دفتر تلفن خویش در نظر بگیرید و شماره تلفن آنها را بپرسید یا از خصوصیات و علایم اتاق تان سؤال کنید.در غیر این صورت کلی گویی هایی از قبیل «خطری برای شما پیش آمده که به خیر گذشته است و مواظب باشید تکرارنشود» یا «در بچگی کسالتی پیدا کردید که خیلی شما را ناراحت نمود» یا «اسرار خود را به همه کس نگو» یا«خواب های خوشی خواهید دید» یا «مسافری در سفر دارید که در آینده نزدیکی باز می گردد» یا «زیاد برای بعضی مطالب غصه نخورید کم کم درست می شود» و... این کلی گویی ها دلیل بر عدم واقعیت ارتباط است. روشن است که هر کس معمولاً مسافری در سفر دارد و یا خواب های خوب و بدی هم می بیند و برای پاره ای از مطالب هم غصه می خورد و... .
اما چرا نعلبکی و یا میز حرکت می کند؟ ممکن است حرکت آن معلول تمرکز نیروی فکری شخص باشد. ازاین رو حرکت غالبا موافق طرز تفکر و نوع تمایلات آن شخص یا اشخاص است نه موافق روحی که مدعی ارتباط با او هستند و در برخی موارد هم معلول به کارگیری ترفندی از طرف آن شخص است.