اروپایی ها در حالی مدعی هستند که قاره آمریکا توسط دریانوردی به اسم کریستف کلمب به صورت کاملا اتفاقی کشف شده است که منابع و مآخذ خود آنها بیانگر مطالب دیگری است از جمله این که در منابع آنها به نقشه های رسم شده توسط دانشمندان و دریانوردان مسلمان و ایرانی پیش از اروپایی ها به صورت دقیق و کامل از قاره آمریکا و استرالیا اشاره شده است.
نیک نیوز: همواره در طول تاریخ شاهد تحریف های متعدد از سوی غرب در ابعاد مختلف
تاریخی بوده ایم، غربی هایی که حتی به کتب مقدس خود نیز رحم نکرده اند و
انجیل و تورات را دستخوش تحریف های بسیار برای پیشبرد اهداف خود کرده اند.
قاره آمریکا بنابر ادعای مورخان و نویسندگان غربی توسط یک دریانورد غربی
به نام کریستف کلمب کشف شده است، چند نکته پیرامون کلمب مطرح است، نکته اول
این که هنوز مورخان بر سر اصالت و محل تولد و محل دفن او به اجماع نرسیده
اند و تقریبا می توان هویتی نامشخص برای وی قائل شد، از طرفی کشف زمانی
معنی می دهد که قبلا کسی به مکشوف علم نداشته باشد حال آن که بنابر اذعان
کریستف کلمب و غربی ها زمانی که پای غرب به آمریکا باز شد تمدنی بزرگ و کهن
در آن وجود داشته است و درواقع کسانی که پا به آمریکا گذاشته اند گردشگر و
میهمان این قاره و مردم مظلوم آن بوده اند نه کاشف این سرزمین ها.
حمید شفیع زاده نویسنده کتاب «تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره
آمریکا پیش از کریستف کلمب» به نکاتی پیرامون
این کتاب و مستدلات خود برای اثبات حضور ایرانیان و مسلمانان سابق بر غربی
ها اشاره کرد و گفت: در منابع مختلفی از غربی ها و مسلمانان چینی به حضور
مسلمانان در قاره آمریکا پیش از غربی ها اشاره شده است.
وی افزود: متأسفانه بررسی حضور تمدن ایران در قاره آمریکا در کشور ما مورد
غفلت واقع شده است و غربی ها به شدت از مطرح شدن این مسأله توسط مورخان و
اندیشمندان و بر ملا شدن حقایق تحریف تاریخ توسط آن ها برای سرپوش گذاشتن
برجنایات خود و دشمنی دیرینه با تمدن با شکوه ایران و دین اسلام هراس
دارند.
نویسنده کتاب «تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا پیش از
کریستف کلمب» تصریح کرد: به دلیل علاقه مندی به تمدن هایی که در قاره
آمریکا وجود داشته آنها را مورد مطالعه قرار دادم و در این مطالعات بود که
متوجه شباهت های بسیاری بین تمدن ایران و تمدن های قاره آمریکا در ابعاد
مختلف زندگی آنها شدم و همین مسأله موجب شد تا با هدف انکشاف این شباهت ها و
علل آنها به قاره آمریکا سفر کنم و در میان اقوام مختلف آنها زندگی کنم.
این نویسنده با اشاره به این که بیش از 500 سند از حضور تمدن ایران در
دوران هخامنشیان به بعد در سرتاسر قاره آمریکا از منابع مختلف مخصوصا اسناد
و اطلاعات تاریخی غربی ها بدست آورده است گفت: حتی اسناد و مدارکی وجود
دارد که ایرانیان در استرالیا و جزایر اطراف آن نیز حضور داشته اند و نقشه
هایی از خوارزمی دانشمند بزرگ ایرانی از قاره استرالیا در منابع معتبر
تاریخی آورده شده است.
وی در ادامه افزود: ایرانی ها مرحله به مرحله در اقیانوس آرام حرکت کردند و
پس از کشف جزایر این اقیانوس و طی کردن اقیانوس آرام به شرق قاره آمریکا و
جایی که کشور پانامای کنونی وجود دارند رسیدند و پس از آن به سرتاسر قاره
آمریکا سفر کردند.
شفیع زاده ابراز کرد: در ملاقاتی که با سفیر سرخپوست بولیوی در ایران
داشتم وی نیز به این نکته که ایرانی ها پیش از دیگر ملل در قاره آمریکا
حضور داشتند تأکید داشت و وجود منطقه ای به نام تیاوان کاوا در بولیوی که
شباهت های زیادی به معماری آثار باستانی آن با بنای تاریخی پرسپولیس وجود
دارد را از دلایل ادعای خود ذکر کرد.
نویسنده کتاب «تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا پیش از
کریستف کلمب» تصریح کرد: میخ های مخصوصی که برای اتصال قطعات سنگی به کار
می رود در بناهای باستانی شهر تیاوان کاوا از نظر آلیاژی عینا شبیه میخ های
آلیاژی موجود در تخت جمشید است، در حالی که آیا ممکن است دو آلیاژ دقیقا
شبیه به یکدیگر باشند که از یک فرمول برای ساخت آنها استفاده شده باشد.
وی در ادامه اظهار کرد: وجوه مشترک بسیاری مابین تمدن کهن و بزرگ ایران و
بومیان آمریکا وجود دارد که برخی از آنها رامی توان به صورت ظاهری و به
سادگی تشخیص داد از جمله زندگی سرخپوستان مکزیک و کلمبیا که عینا شبیه
قبایل و طوایف ایرانی زندگی می کنند، در کلمبیا قبیله ای به نام آریا کوه
گیر وجود دارد که از نظر پوششی کاملا شبیه به لباس عشایر بختیاری هستند و
حتی از ساز نی استفاده می کنند که بنابر تصریح موسیقیدان ها نی یک ابزار
موسیقی شرقی است و وجود نی و نواختن آن به صورت بسیار شبیه به دستگاه دشتی
از مهمترین نکات بارز شباهت و پیوند این قوم با فرهنگ و تمدن ایرانی است.
شفیع زاده در ادامه افزود: برگزاری مراسم عید نوروز در آغاز بهار که از
کهن ترین رسوم ایرانی است یکی دیگر از نکاتی است که برای اثبات حضور
ایرانیان در دوران باستان در قاره آمریکا می توان از آن استفاده نمود ضمن
این که با وجود تفاوت زمانی که بین دو نیمکره وجود دارد بومی های قاره
آمریکا مراسم عید نوروز را بیست و یکم مارس یعنی مصادف با سال تحویل در
ایران برگزار می کنند.
این نویسنده و پژوهشگر وجود اقوام مختلف در سرتاسر قاره آمریکا که سبک
زندگی، پوشش و آداب و رسوم آن ها بسیار شبیه به اقوام و عشایر ایرانی است
را از دیگر وجوه مشترک میان تمدن ایرانی و بومی قاره آمریکا ذکر کرد و گفت:
در قاره آمریکا اقوامی زندگی می کنند که اسم آنها نیز ایرانی است مانند
کاوش کار، آریا کوه گیر، یمنی و ثریا که حتی از نظر چهره نیز بسیار شبیه
ایرانی ها هستند.
وی خاطر نشان کرد: اقوام بومی و اصیل قاره آمریکا بسیار هدفمند و برنامه
ریزی شده قتل عام شدند و اسناد و مدارک بسیاری در کتاب مذکور ارائه داده ام
که نشان می دهد برای این که غربی ها بتوانند آثار و نشانه های حضور
ایرانیان و مسلمانان در سال های بسیار متأخر بر غربی ها را از بین ببرند به
نابود کردن تمدن های کهن و اصیل قاره آمریکا پرداخته اند.
نویسنده «کتاب تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا پیش از
کریستف کلمب» افزود: نقشه ها و تصاویری در این کتاب ارائه شده است که
بیانگر حضور ایرانی ها و مسلمانان پیش از غربی ها در قاره آمریکا و همچنین
توانایی های بالای ایرانیان در کشیدن نقشه و دریانوردی است که تمامی آنها
از منابع معتبر استخراج شده است که عموما غربی هستند و در واقع به نوع
اعترافات غربی ها به تحریف و دروغ بزرگ خود آنها محسوب می شود.
شفیع زاده عبور کردن نصف النهار مبدأ از شهر اصفهان را یکی از نکات قابل
توجه نقشه هایی که در کتاب خود ارائه کرده دانست و گفت: در سال 1880 تصمیم
گرفته شد که نصف النهاری که از گرینویچ میگذرد، نصفالنهار مبدأ یا همان
صفر درجه قرار گیرد و تا پیش از آن در بیشتر نقشه هایی که غربی ها هم از آن
ها استفاده می کردند نصف النهار مبدأ از شهر اصفهان می گذشته است.
وی نسل کشی هایی که غربی ها در قاره آمریکا انجام دادند را هدفمند دانست و
افزود: کشوری به وسعت ونزوئلا و برخی مناطق اطراف آن در قتل عام هایی که
متجاوزان غربی انجام دادند کاملا خالی از سکنه شدند و این مسأله بیانگر این
مطلب است که نابود سازی تمدن های بومی قاره آمریکا برای سرپوش گذاشتن روی
حقایق تاریخی صورت گرفته است.
شفیع زاده با اشاره به بخشی از سفرنامه کریستف کلمب پیرامون کوبا خاطر
نشان کرد: اسم کشور کوبا از کعبه گرفته شده و دلیل این نامگذاری وجود
مساجد بسیار در این کشور و مردمی مسلمان است که کریستف کلمب نیز به آن
اعتراف کرده است و درواقع اشغال آمریکا در ادامه سقوط کشورهای اسلامی در
آندلس بوده است و پس از خیانت محمدثانی، اروپایی ها به سوی قاره آمریکا
برای فتح باقیمانده های فتوحات سرزمین های اسلامی حرکت کردند و در قاره
آمریکا جنایات بی شماری مرتکب شدند.
این نویسنده و پژوهشگر کتاب مذکور را خلاصه ای از مجموعه ای مستند و 30
جلدی ذکر کرد و ابراز داشت: متأسفانه برخی هر مطلبی که از سوی اندیشمندان
غربی و اروپایی ذکر شود را به سادگی قبول می کنند اما وقتی که مطالبی از
سوی نویسنده ها و دانشمندان داخلی عنوان شود علیه آن ها فضا سازی می کنند
که البته این مسأله ریشه در قدرت رسانه ای غرب دارد و دستگاه رسانه ای غرب
با استراتژی های خاص خود هر دروغ و تحریفی را به شکل واقعیت به نمایش می
گذارد.
در کتاب «تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا
پیش از کریستف کلمب» اسنادی ارائه شده که نشان دهنده شباهت های بسیار میان
رسم الخط و زبان های بومی قاره آمریکا و ایران باستان است، استفاده از دود
برای علامت دادن که در ایران باستان نیز این روش متداول بوده، بناها و سنگ
نوشته های ایرانی، وجود بناهایی با معماری و کاشی کاری اسلامی از دیگر
نکاتی است که در این کتاب به آنها استناد شده است.
همچنین در این کتاب تصاویری از کریستف کلمب و همراهان و راهنمایان وی از
منابع اروپایی ارائه شده است که نشان می دهد این دریانورد اروپایی بنابر
عللی لباس اسلامی یعنی عبا و عمامه به تن کرده است و همچنین راه بلدها و
راهنماهای او در این سفر شبیه به اعراب و ایرانی ها هستند کما این که
منابعی ذکر شده است که اسم این راهنماها نیز ذکر شده که برخی از آنها حتی
ایرانی هستند و تمامی آنها دارای اسامی اسلامی می باشند و این مطلب می
تواند یکی از استدلالات کشف قاره آمریکا پیش از اروپاییان توسط ایرانی ها و
مسلمانان باشد.
بنابر اسناد معتبری که در این کتاب ارائه شده است اروپایی ها و به صورت
شاخص کریستف کلمب برای سفر به قاره آمریکا از راهنماها، نقشه و وسایل
دریانوردی مسلمانان استفاده کرده اند و این مسأله بیانگر آن است که اروپایی
ها در واقع آخرین کسانی هستند که از وجود این قاره با خبر شده اند و برای
این که بتوانند طبق عادت همیشگی خود تاریخ را مورد تحریف قرار دهند اقدام
به نابودی بسیاری از بناهای تاریخی و سوزاندن کتب قوم های اصیل و بعضا
ایرانی قاره آمریکا کردند به گونه ای که" ادواردو گالئانو"، نويسنده شهير
اوروگوئه اي و نويسنده كتاب «رگهاي باز آمريكاي لاتين»، در توصيف قتل عام
ميليونها تن از بوميان منطقه آمريكاي لاتين در دوره استعمار اين منطقه از
سوي امپراتوري اسپانيا، مي نويسد: به هنگام ظهور فاتحان در امپراتوري
"آزتكها" و "اينكاها" و "ماياها" روي همه رفته بين 70 تا 90 ميليون نفر
زندگي ميكردند، اما يك قرن بعد اين جمعيت به 5/3 ميليون نفر تقليل يافت؛
که این مسأله بیانگر ابعاد یک نسل کشی عظیم تاریخی است.
از سویی برای نابود سازی فرهنگ کهن تمدن های بومی آمریکایی مهاجمین اقدام
به سوزاندن کتاب های آنها که در زمینه های مختلف نگارش شده بود کردند، به
طور مثال تمدن بزرگ و پیشرفته مایا بیش از هزار جلد کتاب آکاردئونی شکل
تالیف کرده بودند که موضوعاتی مانند تاریخ قوم مایا، نظام اعتقادی، ستاره
شناسی و پیشگویی، ریاضیات، طب و گاهشماری را در بر میگرفت. این کتابها
تقریبا همگی به دست کشیشهای اسپانیایی سوزانده شدند، یکی از این کشیشها
بنام اسقف دیگو دلاندا که عامل اصلی از دست رفتن آثار مکتوب قدیمی مایا بود
سوزاندن کتابهای مایاها را اینگونه توصیف کردهاست:
این مردمان در عین حال با استفاده از نشانهها و حروف مشخص کتابهایی
نوشته و در آنها امور باستانی و دانش کهن خویش را توصیف نموده بودند، آنها
این نوشتارها را درک میکردند و به دیگران نیز میفهمانیدند و آموزش
میدادند. ما تعداد بسیار زیادی از این کتابها را یافتیم و چون مشاهده
کردیم در میان آنها چیزی جز خرافات و دروغهای شیطانی وجود ندارد، همه را
سوزاندیم که به شکل حیرتآوری باعث تاثر و افسوس آنها شد و دست آخر همه
آنها را پریشان و محنتزده کرد.
این فاجعه نشان دهنده دو نکته مهم است، نکته اول این که برخلاف تمدن
ایرانی و اسلامی که با ورود و فتح سرزمین ها به ملت آن احترام گذاشته و
اقدام به آبادانی آنجا می کردند اروپایی ها با فتح هر سرزمینی در آن ویرانی
های بسیار و جبران ناپذیر پدید می آوردند و مردم آن سرزمین را نابود می
کردند، نکته دوم این که شاید علت اصلی این که اروپایی ها توانسته اند خود
را مکتشفین قاره آمریکا معرفی کنند نابود شدن بسیاری از بناها و معابد و
آثار باستانی تمدن های قاره آمریکا و همچنین کتب ملل اصیل این قاره است که
قطعا مهاجمین اروپایی با آگاهی از نفوذ ایران و اسلام در این سرزمین ها با
اعمالی از این دست سعی کرده اند که به شانتاژ فرهنگی این قاره بپردازند.
گرچه حرف و حدیث ها پیرامون اولین مسافرین قاره آمریکا بسیار است و به
کتاب تاریخ حضور ایرانیان و مسلمانان در قاره آمریکا پیش از کریستف کلمب
نقدهایی وارد شده اما از مستدلات این کتاب که عموما از منابع اروپایی
استخراج شده است می توان حداقل نتیجه گرفت که کریستف کلمب قطعا اولین مسافر
خارجی قاره آمریکا نبوده است و همچنین بسیار نزدیک به ذهن است که ایرانی
ها در آن دوران به اکتشاف جهان و تهیه نقشه هایی دقیق و کامل از سرتاسر
جهان می پرداختند.