طاهريان
نخستين حكومت در ايران بعد از اسلام كه توانست اعلام موجوديت كرده انديشه و هويت ايراني را دوباره مطرح كند حكومت خاندان طاهر تحت لواي خلافت عباسيان در بغداد ميباشد. گرچه طاهريان داراي مناسبات گرم و صميمانه با وابسته به خلافت بودند اما در خراسان استقلال نسبي بدست آوردند.
اصل و نسب طاهريان:
برخي آنها را از تبار منوچهر پادشاه باستاني ايران و برخي نسب آنها را رستم پهلوان اساطيري ايران و گروهي ديگر آنها را از قبيله خزاعه عرب دانستهاند و لي بيشتر محققين آنها را از خاندانهاي كهن خراسان ميدانند كه بعد از سقوط ساسانيان نمايندۀ گروه دهقانان خراسان بودند. حسين،جد مؤسس اين سلسله، را جزء اولين دعوت كنندگان نهضت عباسی در خراسان ميدانند. همچنین حسين بن مصعب پدر طاهر در زمان حكومت منصور عباسي موقعيت و اعتبار زيادي داشته است.(1)
تاريخ سياسي:
حكومت طاهريان در سال 205 ه.ق توسط طاهربن حسين ملقب به ذواليمينين تأسيس شد و تا سال 259 دوام داشت.
طاهر بن حسين در سال (181 ه.ق) از جانب علي بن عيسي، و الي خراسان، به حكومت پوشنگ منصوب شد.(2) برخورد شديد او با خوارج و حمزة بن عبدالله خارجي و نيز همراهي او با هرثمه براي نبرد با رافع بن ليث به دستور هارون الرشيد باعث انتخاب طاهر به فرماندهي سپاه مأمون شد. او درسال 195 ه.ق براي مقابله با علي بن عيسي سردار امين انتخاب شد كه در نبردي در قسطانه نزديك ري او را شكست داد. در سال 197 ه.ق نیز در رأس سپاه مأمون به محاصرۀ يك ساله بغداد پرداخت؛امين را دستگير و به قتل رساند. در سال 199 ه.ق براي فرونشاندن فتنۀ نصربن شبث خارجي به رقه در شام رفت و تا 204ه.ق در آنجا بود. بعد از بازگشت از شام به عنوان رئيس شرطه بغداد انتخاب شد. بالاخره در سال 205ه.ق مأمون، ولايت خراسان را به او سپرد و بعدها امارت سيستان، كرمان، قوس، طبرستان، رويان و ري نيز زير نظر او بود.اما سال بعد نام مأمون را از خطبهها انداخت و براي او دعا نكرد و حتي در سكهها نيز نام او را ضرب نكرد و نوعي استقلال به هم رساند سرانجام بعد از يكسال و شش ماه حكومت در خراسان در سال 207 ه.ق درگذشت.(3)
پس از طاهر،پسرش، عبدالله، از سوي مأمون بر خراسان گماشته شد. او در سال 216 ه.ق خوارج خراسان را ريشهكن كرد و پس از برقراري آرامش نيشابور را مركز حكومت خود قرار داد.
وي از سوي خلفاي بعدي،معتصم و و اثق نيز حمايت گرديد. او در خراسان بناهاي زيادي ايجاد و و قف مردم كرد و به توسعۀ كشاورزي و آبياري و حفر قنات پرداخت و كتابخانۀ عظيمي نيز در نيشابور بر پا كرد.(4)
پس از درگذشت عبدالله، فرزندش طاهر، از طرف و اثق به حكومت خراسان منصوب شد.در دورۀ او خوارج و عياران بخشهايي از قلمرو او را تصرف كردند.(5) در دورۀ زمامداري محمدبن طاهر (228 -259 ه.ق) حسن بن زيد علوي در طبرستان در سال 251 ه.ق خروج كرد و بر اكثر بلاد ديلم و گيلان مستولي شد و از طرفي يعقوب ليث نيز بعد از ضبط سيستان بخشهايي از خراسان را تصرف كرد و به هرات لشكر كشيد و و الی محمدبن طاهر را از آنجا بيرون كرده پوشنگ را كه دارالسلطنۀ طاهريان بود تصرف کرد بدین سان قلمرو طاهريان تجزيه شده محمد توسط يعقوب ليث صفاري دستگير و سرانجام دولت طاهريان را منقرض نمود.(6)
اوضاع اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي دورۀ طاهريان
خراسان در اين دوره مورد توجه علويان و محل حضور آنها بود كه و رود امام رضا (ع) به اين حضور افزود. طاهريان پيرو مذاهب اهل سنت بوده از خلافت عباسي حمایت و قيامهاي علوي را سركوب ميكردند.(7)
آنان زبان عربي را پذيرفتند.نثر و نظم در اين دوره عربي است.(8)
تشكيلات اداري طاهريان اقتباسي از خلافت عباسي بود كه نمونهاي از ديوانسالاري عهد ساساني بود.(9).
منابع:
1)اكبري، امير؛ تاريخ حكومت طاهريان، تهران، سمت، ص 61 تا 70.
2)ابن اثير، تاريخ كامل ايران ، بیروت، دار صادر، ج 10،ص 95.
3)اكبري،امير؛ پیشین، ص 79-154.
4)همان، ص 209 – 199.
5)ميرخواند، روضه الصفا، تهران، اساطیر، ج 6،ص 2777.
6)همان،ج 6،ص 2778.
7)اكبري، امير؛ پیشین، ص 132، و رسول جعفريان،تاريخ ايران اسلامي، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ص 30-31.
8)جعفريان، رسول؛ پیشین، ص 29
9)امير اكبري، پیشین، ص 269 -287.