هدف آفرینش
اگر كسی یخچالی را با قیمت بالا تهیه کند و از آن به عنوان كمد استفاده كند یا خودروی
گران قیمتی را در گوشه ای از حیاط به گلخانه تبدیل کند، در مورد او چه فكری می کنید؟
حتماً تعجّب مي کنيد و در عقل و خرد چنين فردي شک خواهيد كرد؛ زيرا اين وسايل با آن همه
امكانات و هزينه، براي هدف خاصي ساخته شد هاند و ب هكارگيري آنها در كارهاي ديگر، هدر دادن و
اتلاف سرمايه است.
آيا تاکنون انديشيده ايد که ما انسان ها براي چه آفريده شده ايم و هدف از زندگي ما در اين جهان چیست؟
دست يافتن به پاسخ اين سؤال، بسيار مهم و حياتي است؛ زيرا اين خطر وجود دارد كه در
صورت ندانستن هدف، زندگي خود را به اشتباه صرف كارهايي بكنيم كه براي آنها خلق نشده ايم و
سرمايه اي را از دست دهيم كه نه ارزش آن قابل مقايسه با يخچال و خودرو است و نه امكان به دست
آوردن مجدد آن وجود دارد.
جهان هدفمند
در پس خلقت تک تک موجودات این جهان هدفی وجود داشته است؛ زیرا خالق آنها خدایی
حکیم است که هیچ کاری را بیهوده انجام نمی دهد. قرآن کریم در آیات گوناگون بر این نکته تأکید می کند و آفرینش جهان را حق مي داند. از آن جمله مي فرمايد:
وَ ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَالاَرضَ وَ ما بَينَهُما
لاعِبينَ ما خَلَقناهُما الّ بالحَقِّ
و ما آسمان ها و زمين و آنچه بين آنها ست
رابه بازيچه نيافريديم، آنها را جز به حق خلق نکرديم.
دخان، 38 و 3
حق بودن آفرينش آسمان ها و زمين به معناي هدفدار بودن خلقت آنهاست. اين آيه به خوبي
دلالت بر اين دارد که جهان آفرينش بي هدف نيست و هر موجودي براساس برنامه. حساب شده اي به اين
جهان گام نهاده است و به سوي هدف حکيمانه اي در حرکت است.
انسان نيز مانند موجودات ديگر، از اين قاعده. کلي جدا نيست و قطعاً هدفي از آفرينش او وجود
داشته است. هدفي که گام نهادن او در اين دنيا، فرصتي است که براي رسيدن به آن هدف به او داده
شده است. البته در چگونگي رسيدن به هدف، ميان انسان و موجوداتي همچون حيوانات و گياهان،
تفاوت هايي وجود دارد.اولين تفاوت آن است که انسان خود بايد هدف از خلقت خود را بشناسد و آن را انتخاب کند و
به سوي آن گام بردارد؛ درحالي که گياهان به صورت طبيعي و حيوانات به صورت غريزي به سوي هدف
خود حرکت مي کنند.
دوم آن که انسان داراي روحيه اي بي نهايت طلب است و عطش او در دستيابي به خواسته هايش
نه تنها کم نمي شود، بلکه روز به روز افزون مي گردد. او به دنبال چيزي است که هرگز پايان نمي پذيرد و
تمام نمي شود. اين انسان بي نهايت طلب، در زندگي خود همواره در حال انتخاب هدف است؛ هدف هايي
که پايان نيابد و تمام نشود. در حالي که حيوانات و گياهان هدف هاي محدودي دارند و هنگامي که به
سر حدّي از رشد و کمال مي رسند، متوقف مي شوند؛ چنان که گويي راهشان پايان يافته است.
اختلاف در انتخاب هدف
وقتي به دنياي انسان ها مي نگريم، با دنياي حيرت انگيزي مواجه مي شويم؛ چنان اختلافي در
هدف ها وجود دارد که ابتدا سردرگم مي شويم که به راستي، کدام انتخاب درست و همسو با ميل
بي نهايت طلب انسان است و کدام يک اين گونه نيست؟
کساني به دنبال پول و ثروت اند، برخي دل به کشف اسرار جهان سپرده اند، برخي به دنبال جاه و
مقامند، دسته اي خدمت به خلق را سرلوحه زندگي خود قرار داده اند، گروهي به هنرمندي و نقش آفريني
در عرصه هاي هنري مي انديشند، گروهي نيز در آرزوي قهرماني در ورزش پيوسته مي کوشند و … .
هرکس با بينش و نگرش خاص خود به سراغ هدفي مي رود. اگر کسي چنين بينديشد که کمک
به ديگران ارزشمند است، مي کوشد به ديگران کمک کند. کسي هم که فکر مي کند داشتن شهرت مهم
است، همه. زندگي خود را در مسير رسيدن به شهرت قرار مي دهد. اگر کسي مقاصد کوچک در نظرش
مهم جلوه کند، به سوي همان مقاصد مي رود و گمان مي کند اين هدف ها مي توانند ميل بي نهايت طلب
درونش را آرام کنند. کسي هم که کمالات و خوبي هاي متعالي و بزرگ را شناخته، به آنها دل مي بندد
و براي رسيدن به آنها مي کوشد. پس اين اختلاف، ريشه در نوع انديشه. انسان دارد.
بنابراين، براي انتخاب صحيح هدف ها و دل بستن به آنها بايد ارزش هدف ها را مشخص کنيم و
متناسب با ارزشي که دارند، به آنها رتبه دهيم. اين چنين، هدف هاي زندگي به هدف هاي اصلي و فرعي
تقسيم مي شوند. هدف ها و دل بستگي هاي پايان پذير مثل مال و ثروت، هدف هاي فرعي به شمار مي آيند
و هدف هاي پايان ناپذير و هميشگي مانند خيرخواهي نسبت به ديگران، هدف اصلي محسوب مي شوند.
البته، هر دوي اين اهداف خوب اند و براي زندگي ما ضروري اند. مهم اين است که هدف فرعي
را به جاي هدف اصلي قرار ندهيم و آن قدر به اهداف فرعي دل نبنديم که مانع رسيدن به هدف اصلي
شود.
حال سؤال این است که در میان هدف ها، برترین، کامل ترین و ارزشمند ترین هدف کدام است؟
برترين هدف
هرکس اندکي تامل کند، مي بيند که در درون خود در جست و جوي سرچشمه. خوبي ها و
زيبايي هاست و تا به آن نرسد، آرام و قرار ندارد. اين سرچشمه، همان خداوند است که خالق همه. کمالات
و زيبايي هاست؛ او که خود نامحدود است و کمالات و خوبي هايش حد و اندازه ندارد. هر کمال و خوبي
از او سرچشمه مي گيرد و در جهان گسترده مي شود.
به راستی چه هدفی می تواند با ارزش تر از انتخاب خداوند به عنوان غایت و مقصد زندگی باشد؟ چه
کسی جز او می تواند روح پایان ناپذیر انسان را سیراب کند؟
اگر روح انسان بی نهایت طلب است و خوبی ها را به صورت بی پایان می خواهد، شایسته است
که تنها خدا و بندگی او را به عنوان هدف نهایی خود انتخاب کند؛ هدفی که خداوند نیز آفرینش جن و
انسان را به همان خاطر می داند.
وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ الّ ليَعبُدونِ
جنّ و انسان را نيافريدم مگر اينکه مرا عبادت کنند.
ذاريات، 5
البته منظور از اینکه هدف اصلی انسان در زندگی باید عبادت و بندگی خداوند باشد، فقط انجام
برخی اعمال عبادی نیست. درست است که نماز و روزه و … عبادت اند و عبادات با ارزشی نیز هستند؛
اما براساس تعالیم دین اسلام، هر حرکت و عملی نیز، که برای کسب رضایت خداوند و براساس معیارهای
دینی صورت گیرد، عبادت است. از خدمت به محرومان گرفته تا آشپزی در آشپزخانه، از طلب علم و دانش
گرفته تا خواندن سطری از کتاب، از سکوت و دم فروبستن گرفته تا فریاد کشیدن، همه و همه اگر برای جلب
رضای خدا باشد، عبادت محسوب می شود.
شايد کامل ترين تعبير درباره زندگی برای خدا تعبیر خود خداوند باشد که می فرماید:
قُل انَّ صَلاتي و نُسُکي وَ مَحيايَ وَ مَماتي للّ.ِه رَبِّ العالَمينَ
بگو نمازم، تمامی اعمالم و زندگی و مرگ من برای خداست که پروردگار جهانیان است.
انعام، 1
اگر هدف و مقصد زندگي خدا باشد، خوشحالي ها و ناراحتي ها، شکست ها و پيروزي ها و
بسياري ديگر از مفاهيم کليدي زندگي، تعريف جديد پيدا مي کند. شکست، دور شدن از خدا و پيروزي،
نزديک شدن به خدا معنا مي شود. در آن صورت، چيزي ما را خوشحال مي کند که ما را به خدا برساند
و چيزي ما را آزرده مي کند که از خدا دور سازد.
همین بندگی است که باعث می شود انسان شایستهٔ دریافت لطف و رحمت ویژهٔ خداوند شود و
به زندگی سعادتمندانه در دنیا و آخرت برسد
یک تیر و چند نشان
برخی انسان ها به هدفی بالاتر از لذت های مادی و سرگرم شدن به آن نمی اندیشند. اینان به تعبیر
قرآن کسانی هستند که به حیات دنیوی راضی شده و به آن آرام گرفته اند ٢. اینان مصداق همان کسانی اند
که بهترین و با ارزش ترین دارایی و سرمایهٔ خود را صرف کارهای کم ارزش می کنند.
اما افراد زيرک، مي دانند که برخي از هدف ها به گونه اي هستند که هدف هاي ديگر را نيز
دربردارند و رسيدن به آنها مساوي رسيدن به هدف هاي ديگر نيز هست و به ميزاني که هدف ما برتر و
جامع تر باشد، هدف هاي بيشتري را در درون خود جاي مي دهند. اين افراد با انتخاب عبادت و بندگي
خدا به عنوان هدف، با يک تير چند نشان مي زنند؛ هم از بهره هاي مادي زندگي استفاده درست مي کنند
و هم از آنجايي که تمام کارهاي دنيوي خود را براي رضاي خدا انجام مي دهند، جان و دل خود را به
خداوند نزديک تر مي کنند و سراي آخرت خويش را نيز آباد مي سازند. اينان چون کوهنوردي هستند
که در مسير نزديک شدن به قله، هم تندرستي خود را تأمين مي کنند، هم از مناظر زيباي طبيعت لذت
مي برند و هم استقامت خود را افزايش مي دهند.
مَن کانَ یُریدُ ثَوابَ الدُّنیا
فَِعندَ اللّ.ِِه ثَوابُ الدُّنيا وَ الآخِرَِة
هرکس نعمت و پاداش دنيا را بخواهد
نعمت و پاداش دنيا و آخرت نزد خداست.
البته این هدف، به همان میزان که بزرگ و ضامن خوشبختی ماست، همت بزرگ و ارادهٔ محکم
می طلبد؛ همان طور که دست یابی به گوهرهای گرانقدر دریاها، پشتکاری شگرف می خواهد.
دانلود بخش های کتاب دینی دهم
دانلود کتاب کامل دینی دهم