مقایسه کنید
مردم جامعه ای در دورانی
- در برابر بت هایی از سنگ و چوب سجده می کنند و آنان را در زندگی خود صاحب قدرت می دانند،
- غذاهای آنان مردار و هم نشین آنها مارها و سوسمارها هستند،
- داشتن دختر را ننگ می دانند و گاهی آنان را زنده به گور می کنند،
- به کوچک ترين بهانه اي جنگ ها و غار تهاي شديدي ميانشان در مي گيرد، و
- در جهالت و نادانی به سر می برند و کمترین اثری از علم در زندگی شان وجود ندارد.
همین جامعه حدود بیست سال بعد
- فقط خالق یکتا را می پرستند و از فرمان های او اطاعت می کنند،
- از خوردن غذاهای ناپاک دوری می کنند،
- در شهرهای آبادتر و با آسایش بیشتر زندگی می کنند،
- زنان و دختران، جایگاه مناسب خود را می یابند و از حقوق فردی و اجتماعی بالایی برخوردار
می شوند،
- در این جامعه علم و دانش ارزش و مقام می یابد و ...
همهٔ انسان ها در این دنیا در جستجوی رستگاری هستند و راه رسیدن به آن را می جویند. آنان
چون تشنگان در جستجوی آب به این طرف و آن طرف می دوند؛ گاه درخششِ زیبایی را چون یک
دریاچه بزرگ مشاهده می کنند، به سرعت به سوی آن می شتابند، اما هنگامی که نزدیک می شوند چیزی
نمی یابند، تازه می فهمند که در پی سراب دویده اند.
به راستی چه راه و برنامه ای می تواند تشنگی جویندگان سعادت را برطرف کند و آنان را در مسیر
رسیدن به خوشبختی قرار دهد؟ آیا هر سبک زندگی می تواند سبب رستگاری جامعه بشری شود؟ آیا به
هر برنامه ای م یتوان اعتماد کرد و بر اساس آن زندگی را بنا نهاد؟
رسیدن به سعادت و خوشبختی در گرو پاسخ قان عکننده به سؤالات بسیار مهمی است که ما
انسان ها همواره در زندگی خود داریم، سؤالاتی همانند:
- هدف از خلقت ما انسان ها چیست؟
- در چگونه جهانی زندگی می کنیم؟
- وظايف و مسئوليت هاي ما در اين جهان چيست؟
- آیا غیر از زندگی این دنیا، زندگی دیگری نیز خواهیم داشت؟
- ویژگی های دنیای دیگر چیست؟ چه ارتباطی میان این دنیا و دنیای دیگر وجود دارد؟
- چه کسي مي تواند به همه. اين پرس شها، جواب دقيق و قابل اعتماد بدهد؟
در مثال ابتدای درس، مردمی که به آن همه مشکلات و عق بماندگ یها دچارشده بودند، به گونه ای
به این سؤالات پاسخ داده و شیوه خاصی از زندگی را برای خود انتخاب کرده بودند و بیست سال بعد
که آن گونه متحول شدند، پاسخ های جدیدی برای آن سؤالات یافته بودند.
خداوند خالق انسا ن و آگاه به تمامی استعدادها، روحیات، نیازها و آرزوهای اوست. او به دلیل
این آگاهی، تنها کسی است که م یتواند بهترین و کام لترین پاس خها را به سؤالات و نیازهای انسان بدهد.
با توجه به اینکه بهترین پاس خها به پرس شهای اساسی انسان توسط خالق هستی ارائه شده است،
پس راه رسيدن به خوشبختي و سعادت، يک راه بيشتر نيست و با قرار گرفتن در اين راه است که انسان
به رستگاري دنيا و آخرت دست مي يابد:
اَلا للِّٰه الدّینُ الخاِلصُ
آگاه باشید که دین خالص تنها ازآن خداست
این دین را خداوندی که خالق جهان و انسان است، و خداوندی که عالم به عوامل سعادت و
شقاوت انسان می باشد، فرستاده است. پیامبران وظیفه داشتند دین الهی یا همان برنامهٔ زندگی مادی و
معنوی انسان ها را که از طریق وحی به آنها رسیده بود به مردم ابلاغ نمایند.
دین واحد، پیامبر ان متعدد
نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، لوط، یعقوب، یوسف، الیاس، ایوب، یونس، صالح، شعیب،
موسی، عیسی و سایر پیامبران همگی، مردم را به یک دین دعوت می کردند. حضرت موسی به همان
چیزی دعوت می کرد که حضرت نوح دعوت کرده بود و حضرت عیسی نیز به همان چیزی دعوت
می کرد که پیامبران پیشین دعوت کرده بودند.
در مأموریت همه پیامبران، دو موضوع اساسی مشترک است:
نخست: دعوت به پرستش خدای یگانه (توحید)
دوم: دعوت به ایمان به جهان پس از این دنیا و جزای عادلانهٔ انسان ها در آن سرا (معاد)
همهٔ پیامبران با آوردن دلیل، ارائه معجزات و تشویق انسان ها به تفکر در شگفتی های خلقت،
آنها را به ایمان به این دو اصل، دعوت م یکردند. انسان ها به گونه ای خلق شده اند که خدادوست و
خداجو هستند. پیامبران فطرت انسان ها را بیدار م یساختند تا خدا را به یگانگی بشناسند و بپرستند و
نشانه های عظمت و آثار قدرت او را در هر گوشه جهان، مشاهده نمایند. به این ترتیب، همه می توانستند
به هدف آفرینش انسان پی ببرند و از جهان بعد از مرگ جهان آخرت آگاه شوند و به سعادت و یا
شقاوت خویش در آینده، بیندیشند.
در درس پیشین دانستیم که نوع اخلاق و رفتار هر کسی برخاسته از شناخت و ایمان اوست،
شناخت درست و ایمان به آن، عمل صالح به بار می آورد و شکوفه های زیبای نیکوکاری م یدهد و
شناخت نادرست، تباهی و ستمگری نتیجه می دهد. به همین دلیل پیامبران، ابتدا شناخت را که
زیربنای رفتار است اصلاح م یکردند، سپس احکام و قوانین الهی را بیان می کردند و از این طریق به
خیر و صلاح دعوت م ینمودند. پیامبران، ایمان به خدا و روز جزا را در دل مردم تقویت م یکردند، تا
مردم جز برای خدا نکوشند و جز اطاعت او را برنامه کار خویش قرار ندهند.
پيامبران، سعادت انسان ها را در ايمان به خداي يگانه مي دانند و از انسان ها مي خواهند که اعمال
خود را در مسير رضاي خدا و نزديکي به او قرار دهند، براي خدا در آبادي جهان بکوشند، براي خدا
به خلق خدمت کنند و سود برسانند، براي خدا با ستمکاران نبرد کنند، براي خدا عدل و داد را گسترش
دهند و به ياري محرومين و مستضعفين بشتابند و حتي خواب و خوراکشان را نيز به خاطر او و براي
رضاي او قرار دهند و هرگز کسي جز او را نپرستند و ... و اي نچنين، رستگار خواهند شد.
دین دانی و دین داری
ممکن است این سؤال برای برخی به وجود آید که چرا در میان پیروان دین راستین، جوامعی
وجود دارد که نه تنها به سمت رشد و پیشرفت نمی روند بلکه به انواع گرفتاری ها و مشکلات دچار
هستند؟ اگر دین آمده است تا با پاسخ به پرسش ها و نیازهای اساسی انسان ها، آنها را از مشکلات و
تنگن اها نجات دهد، چرا برخی جوامع دینی، گرفتار چنین مشکلاتی هستند؟
اولين علت بروز اين مسئله، جهل بسياري از مردم نسبت به دستورها و تعاليم دين است. آنان
با اينکه ادعا م يکنند دين دار هستند، ولي از دستورهاي دين اطلاع کامل و درستي ندارند و به جاي آنکه
در پي مطالعه و يادگيري معارف دين باشند به آنچه از اين و آن شنيده اند بسنده م يکنند. آنان نه مي دانند
که اصول دينشان چيست و بر چه پايه هايي استوار است و نه از احکام و قوانين دينشان که در زندگي
روزمره بايد به آن عمل کنند، خبر دارند. اين گونه جوامع شايد به ظاهر ديني باشند اما در واقع بهره اي
از تعاليم نجات بخش دين نبرده اند.
دومین علت، عمل نکردن مردم به دستورهای دین است. برخی از مردم با وجود آگاهی از تعالیم
دین و با اینکه م یدانند که نجات آنها در عمل به این تعالیم است اما به دلیل دل بستن به هوس های
زودگذر، به آن عمل نم یکنند و پایبند به دستورهایش نیستند.
بنابراین اگر می خواهیم تأثیر ب ینظیر دین را در زندگی و جامعه خود مشاهده کنیم، باید مطالعه و
شناخت تعالیم دین و سپس اطاعت از دستورهای آن را سرلوحهٔ کار خود قرار دهیم. البته در این راه
باید سعی کنیم به تمام احکام شریعت عمل کنیم، نه اینکه به برخی موارد عمل کرده و برخی دیگر را کنار
بگذاریم. عمل به تمامی دستورهای دین را م یتوان در سیرهٔ پیشوایان دینی مشاهده کرد:
امیرالمؤمنین علی علی هالسلام می فرماید:
از اصحاب حضرت محمد صلى اللّٰه علیه وآله آنان که حافظان دین و رازداران او
هستند، م ىدانند که هرگز از فرمان خدا و پیامبرش لحظه ای سر برنتافته ام.
دفاع از دین
پس از اینکه دین را به عنوان راه و روش صحیح زندگی شناختیم، شایسته است از آن پاسداری
کنیم. پاسداری از دین می تواند هم به صورت دفاع در صحنه نبرد با دشمنان اسلام باشد و هم به صورت
دفاع علمی.
در طول تاریخ همواره کسانی در تلاش بود هاند دین را از مسیر اصلی آن خارج سازند و آن
را مطابق خواسته های دنیایی خود تعریف کنند. وظیفه ما به عنوان انسان دین دار این است که از دین
راستین دفاع کنیم و در این راه حتی از جان خود نیز بگذریم.
یکی از کسانی که در عصر ما زندگی خود را در راه عمل به دین و دفاع از آن فدا کرد، شهید
مطهری بود. استاد شهید مطهری بر اساس وظیفه دینی به شبهاتی که درباره موضوعات دینی مطرح
م یشد پاسخ می داد و با انحرافاتی که در دین ایجاد می شد، مقابله می کرد.
در زمان شهيد مطهري يکي از گرو ههايي که عقايد انحرافي پيدا کرده بود گروه فرقان 1 بود. استاد
مطهري، متوجه انحرافات فکري و اعتقادي اين گروه شد و به مناسبت هاي مختلف، اين اشتباهات را
تذکر م يداد. در اين راه سخنران يها کرد و مطالب فراواني نوشت و عقايد آنها را نقد کرد.
به دنبال این کارها گروه فرقان به شهید مطهری هشدار داد که با او مقابله خواهد کرد و او را
تهدید به قتل کردند. وقتی دوستان استاد مطهری موضوع را با ایشان در میان گذاشتند، وی با شجاعت
و شهامت کامل گفت:
«اگر قرار باشد انسان از دنيا برود، چه بهتر که در راه اصلاح عقايد و دفاع از اسلام باشد و من در این راه، کوچک ترین تردیدی ندارم.»
و سرانجام گروه فرقان آن دانشمند فرزانه و انقلابي را در شب دوازدهم ارديبهشت سال 1358
هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند؛
همان روزی که هر سال به نام «
روز معلم » گرامی داشته می شود.